بیشترین پژوهشهای دانشمندان فرانسوی درزمینه روانشناسی دین اثاری است که در حیطه روانشناسی مرضی عرضه شده است.اگرچه علاقه به بحث درباره ارتباط بیماری روانی بادینداری،دردو سنت دیگر نیز وجود داشته است،اما درفرانسه،برخی از بزرگترین اسیب شناسان قرن19توجه مستمری به این موضوع نشانداده اند. سرشناس ترین اشخاص در این مکتب: 1)ژان مارتین شارکو(1825-1893)،بزرگترین عصب شناس عصر خود میباشدوعقیده دارد،جن زدگی چیزی نیست جز نوع خاصی از هیستری.ومیگوید شفای دینی را می توان از راه تلقین به خود وسرایت ویژگیهای روانی در گروه تبیین ودرک کرد. 2)پیرژاته(1859-1947):سرشناسترین فرد در بین همکارانش وشاگردان شارکو است که در روانشناسی دین کار کرد.
مطالعاتش ،روی بیماری به نام"مادلین"است که سالها با او مکا تبه داشت.مادلین گرفتگی عضلانی داشت وروی انگشتان پا راه میرفت.حالتهای شبه عرفانی داشت که،از حالتهای اتحاد با خدا شروع می شد،به صلیب اویزان میشد،بیحرکت می ماندوبه حالت شکنجه وعذاب ختم می شد. او فکر می کرد خدا اورا تنها گذاشته ورها کرده وتحت نیروهای اهریمنی است،ودر سال چند بار زخم هایی در بدنش ایجاد می شدچون مسیح مصلوب.
ژاته پسازبررسی های دقیق ، به این نتیجه رسید،که مادلین به اختلال ضعف روانی یا همان اختلال ووسواس فکری-عملی دچار است.
3)تئودر فلورتو(1854-1920):به حالتهای استثنیی روانی ،علاقه داشت.مطالعات گسترده اودرباره احضار ارواح ،به فهم روبه رشدضمیر ناخود اگاه بسیار کمک کرد.
علا قه ای جانبدارانه به دین داشت.او به دلیل دو اصل بنیادین معروف شد،که این دواصل،اساس روانشناسی ددینرا فراهم میکنند:1)اصل برون داشت امور متعالی،روانشناسان دین،باید درموردوجود مستقل موضوعات دینی(مثل خدا)نه موضع انکاروطرد ،ونه موضع تاییداتخاذکنند.انها باید ،فقط احساس تعالی را مورد بررسی قرار دهندوظرایف وانواع انرابا دقت مشاهده وبررسی کنند.
2)اصل تفسیر زیست شناختی:براساس این اصل،دین چهارویژگی دارد.
الف)دریافتنشرایط ارگانیک برای پدیدارهای دینی(فیریولوژیک)
ب)در بررسی دقیق عوامل درونی وبیرونی درسیر تحولی شان(ژنتیک یا تحولی)
ج)درحساسیت به تفاوتهای فردی(تطبیقی)
د)دربه رسمیت شناختن اینکه زندگی دینی،فرایندی زنده وبسیار پیچیدهو مشتمل بر تعامل با بسیاری عوامل است(پویایی)
4)ژان پیاژه(1896-1980):او کلیسا رابه عنوان بزرگترین دشمن عقیده دینی مسیحیت واقعی میدانست.
او هیچ وقت دروجود خدا شک نکرد،اما دلایلاثبات وجود خدا را ضعیف می دانست.درمورد نگرشهای دینی،دونوع نگرش بنیادین راازهم متمایز میکند:الف)نگرش متعالی(ماورائی)که خدایی فراتر ازدرک ماست.
ب9نگرش حضور همه جایی خداوند(خدای علتها،ارزشهاوخداییکه در درون ماست ،نه خدای جهان خارج.)
منابع : پژوهشکده باقر العلوم _ ویکیپدیا
تاریخ مراجعه : 25اردیبهشت
- ۰۰/۰۳/۱۸